سير تحول تاريخ زندگي انسان بر روي كره زمين و فراواني حوادث غير مترقبه طبيعي حاكي از آن است كه احتمال وقوع اغلب بحران ها ي طبيعي كماكان اجتناب ناپذير مي باشد.شايد بشريت پس از طي همه مراحل پيشرفت،درنهايت هيچگاه قادر به حذف برخي ازآنها نظير زلزله،آتشفشان و... نگردد. با وجود اين،امكان كاستن و يا حتي حذف آسيب هاوپيامدهاي نامطلوب وناگوار ناشي از آنها از طريق پيش بيني ،پيشگيري و سازماندهي مديريت بحران وجود دارد. در چارچوب اين هدف پيش بيني ايجاد سازوكارهما هنگي در مديريت بحران، يكي از مهمترين و اساسي ترين(وشايدمنحصربفردترين)رويكردهاي كاهش تاثيرات و پيامدهاي ناگوار وزيان بار بحرانهاي طبيعي به شمار مي آيد .

سازوكار هماهنگي؛سازوكاريست كه مانع از اتلاف زمان،سرمايه و اقدامات انساني در لحظات و دقايق بحران شده و كارايي و اثربخشي عناصر مديريت بحران ونيروهاي مردمي را در عمليات امداد ونجات وحتي در مقطع پيش از بحران،اسكان موقت وبازسازي افزايش مي دهد. با توجه به مساحت زياد كشور ايران ، تعدد وتنوع حوادث طبيعي ؛ مقابله با اين نوع حوادث در اين كشور نوعي سازو كار هماهنگي گسترده،كارا و جامع را مي طلبد. همچنين با توجه به ويژگي نظام برنامه ريزي و اجرايي مبتني بر ساختار بخشي كشور؛ايجاد سازوكار هماهنگي مديريت بحران درآن از پيچيده ترين و بااهميت نوع سازماندهي به شمارخواهد رفت كه همواره مستلزم استمرار مطالعات ، ارزيابي و بازخورند يافته ها ست.

اصل هماهنگي در سازوكار مديريت بحران،درواقع بيان كننده وظيفه مهم وبنيادي كسب همه تركيبات كار سازماني جمعي براي نيل به اهداف و وظايف مديريت بحران است و مراد ار آن عبارت است از؛ مجموعه هايي از سازو كارهاي ساختاري و انساني كه براي تسهيل در امر مقابله با بحران ( به منظور كاهش صدمات و زيانهاي جاني و مالي ) طراحي وبه كار گرفته مي شود .